نقش
صنایعدستی در توسعه صادرات
از
جمله مشخصات کشورهای در حال توسعه، اقتصاد تکمحصولی و اتکاء به یک یا ندرتاً چند
قلم محدود کالای صادراتی است. ضمن آن که اغلب این گونه ممالک صادرکننده مواد خام
نظیر: نفت، پنبه، قهوه، مس، کنف و نظایر آن هستند.
متأسفانه
تجربیات حاصله از بازرگانی بینالمللی نشان داده، با مختصر کاهش در بهای جهانی این
مواد، به یکباره تراز پرداختهای ممالک صادرکننده این گونه مواد دچار عدم موازنه
میشود که گاه حیات اقتصادی آنها را تهدید به نابودی میکند، از طرفی بنیان
اقتصادی ممالک در حال توسعه به گونهای است که برای اجرای برنامههای توسعه
اقتصادی و اجتماعی و حتی در مواردی برای تأمین حداقل نیازهای خود به ارز احتیاج
دارند که این امر در گرو امکان صدور مواد و محصولاتشان به خارج است، لذا توسعه
صادرات اعم از صدور مواد خام، کالاهای نیمهساخته و صنایعدستی و در نتیجه ایجاد
درآمدهای ارزی از شرایط اساسی توسعه اقتصادی است.
در
سالهای اخیر صدور محصولات دستی نه تنها توسط کشورهای جهان سوم بلکه توسط برخی از
ممالک پیشرفته نیز مورد توجه خاص قرار گرفته و به ویژه کشورهای مهد صنایعدستی میکوشند
تا با اتخاذ تدابیر حمایتی و سیاستهای تشویقی موجبات رشد و توسعه صادرات صنایعدستی
که یکی از اقلام مهم صادراتی آنها به حساب میآید را فراهم کنند. موفقیتهای
حاصله در زمینه صدور گسترده این محصولات ناشی از عوامل زیر است:
1.
عدم مشابهت و فقدان جنبه رقابتی فراوردههای دستساز با تولیدات صنعتی کشورهای
پیشرفته در این خصوص باید گفت که کشورهای پیشرفته به عنوان تقاضاکننده مطرح بوده و
کشورهای در حال توسعه حکم عرضهکننده را دارند (برخلاف کالاهای صنعتی)؛
2.
ارزانی نسبی قیمت صنایعدستی به علت پائین بودن سطح دستمزدها در ممالک در حال
توسعه؛
3.
بالابودن قدرت خرید و «تمایل نهائی به مصرف» مردم در کشورهای پیشرفته و علاقه آنان
به خرید و استفاده از اشیاء هنری- مصرفی؛
4.
رعایت برخی ملاحظات اجتماعی و سیاسی از طرف کشورهای پیشرفته که موجب تعیین سهمیه و
معافیتهای گمرکی برای فراوردههای دستی صادراتی ممالک جهان سوم شده است
(دایرة المعارف عمومی رشتههای صنایعدستی ایران، 1387، ص.
31).