رسانه ملی کشوری همچون ایران بعنوان یکی
از قویترین و تاثیرگذارترین ابزارها و رسانههای حال حاضر جامعه در مواجهه با موضوعات
اساسی و فرهنگی که تاثیر بسزایی در شاخههای مختلف اجتماعی، اقتصادی و... دارند حتما
میبایست از پشتوانه
قوی فکری و علمی استفاده کند تا بتواند مسیر صحیح و مثمر ثمری را ایجاد نماید.
همانگونه که چند مدتی است شاهد هستیم بحث
ازدواج و تحکیم خانواده بعنوان یکی از اصلیترین موضوعات برنامههای تلوزیونی درآمده
و به نوعی در برنامههای
مختلف حداقل رگههایی از این مضمون دیده میشود؛ اما جای یک سوال اساسی خالی است و
آن اینکه آیا ترغیب به مسائلی اینچنینی نیازمند مباحث زیربنایی و اساسی دیگری نیست؟!
برای مثال آیا اشتغال، مسائل اقتصادی و
معیشت جوانان بعنوان یک پیشزمینه قوی برای ایجاد و پیوند محکم خانواده حائز اهمیت
نیست؟ و یا با چشمپوشی و دستکم عدم برنامه مدون میتوان نتیجهای مطلوب از ساعتها
برنامه تولیدی صدا و سیما دریافت کرد؟ یا هدف صرفا یک نمایش و تبلیغ کورکورانه آن هم
از سر ایجاد سرگرمی برای اعضای جامعه است؟!
تاسف برانگیزتر اینکه عمده برنامههای
حاضر به شکلی عجیب به برخی مباحث سطحی و شعاری میپردازد و در این میان حضور خوانندگان
و بازیگران بیش از هرچیزی برای جوانان یک کشور الگو و شوق دیده شدن، آن هم بوسیله همسان
گشتن با افراد سرشناس را ایجاد مینماید و بدنبال آن شاهد اوقات بطالتی هستیم که قشر
زیادی از سرمایههای انسانی جوان جامعه را درگیر خود ساخته.
و این در جایی است که اگر رسانه ملی با
بروز خلاقیت، بداعت و نوآوریها در تولید و ایجاد محتوا همچون چند برنامه معدود پر
مخاطب اخیر، به سمتی برود که بجای نمایش افراد سرشناس و یا افرادی با برخی هنرهای غیر
مولد، اینبار این کارآفرینان و کارگران و تیمهای پویای فعال در اقتصاد یک کشور فرصت
حضور و نشاط بخشی به خود و جامعه را داشته باشند، آنگاه شاهد خواهیم بود که دیگر بجای
استودیوهای زیرزمینی، کارگاههای تولیدی رونق خواهد گرفت و یا درعوض آرایش و خودنماییهای
گوناگون از طرف جوانان، خستگی حاصل از کار موجب غرور و افتخار میگردد و نتایجی دیگر از ایندست، در ادامه
آن مشهود میشود.
خلاصه کلام، سیما، در اتاقت کمی بیشتر فکر
کن...
کلمات کلیدی: اشتغال، کارآفرینی، هنر قلمکاری