امروز روز جهانی کودکه و شاید بیربط نباشه اگه به طرح یک موضوع
کوتاه بیندیشیم: آینده کودکانمان به چه سمتی در حرکت است؟!
"ثروت" مقولهایست که خواه ناخواه در رفاه و آسایش و پیشرفت
جوامع تأثیر به سزایی خواهد داشت، موضوعی که تماماً سرچشمه از تفکر انسانها و ملتها
میگیرد و ناشی از نگرش خردمندان صاحب منصب یک قوم میشود. تصور این موضوع که ایران
دارای تمدنی چندهزارساله میباشد برای همۀ اعضای آن تا جائی خوشایند خواهد بود که دیگر
مقایسه و تصوری از اوضاع قرن 21 را در ذهن نپرورانند و به خود وعدۀ سالی که همین نزدیکی
است را ندهند... سالی به نام 1404!
در حقیقت ثروت یک جامعه فرهنگیست که از همت و بلندنظری اجداد
و گذشتگان آنان پدید میآید و خود را در صور گوناگون نمایش میدهد.
با این حساب شما بگوئید ثروت ما عمارتها و کاخهای به جای مانده
از نیاکانمان است یا رنگ و لعابهایی که هر ساله بر سر و روی شهر میزنند تا مایه افتخارمان
گردد و بعد از گذشت تنها چند ماه دیگر خبری از آنها نیست؟ ثروت ما خانههای درندشتی
بود که همۀ اعضای یک خانواده در آن گرد هم میآمدند یا اکنون که در بهترین حالت سایهای
از قفسهای عمودی بر سر خانههایمان چنگ انداختهاند؟ ثروت یک دیار چیست؟ جشنها و
مهمانیهای پر هیاهوی گذشتگان یا دیدارهای تصنعی سراسر مجاز امروزی؟ آیا ثروت چیزی
جز گلدان و پرده و سفره و شمعدان و هر چیز دیگریست که به دست هنر جلائی دیگر یافته
بود و در گوشه و کنار خانههایمان پیدا بود؟ شاید هم سفرههای پلاستیکی و ظروف یکبار
مصرف نشانی از ثروتمان دارد؟! چه میدانیم... ثروت شاید دستگیری از همدیگر باشد به
جای فخرفروشی ظاهرهائی خالی از هر بطن! ثروت، اعتقادات راسخ یک قوم است در عوض همهمههای
مناسبتی... میشود گفت، ثروت گذشتگان طبیعت داشت، هنر داشت، دود نداشت، خاک شاید داشت
ولی دیگر غبار نداشت، نان و کمی آب دیگر دعوا نداشت. ثروت پیش از این چون مشک بود و
نیازی دیگر به همایشها نداشت یا روشن نیست چرا ثروت پیشینیان در جایجای مملکت پهن
بود و یکجا در یک برج جا نداشت.
ثروت هر جائی که باشد
پاسبانی خواهد.
حرف کوتاه: «ثروت کودکان در خطر است».
کلمات کلیدی: آینده کودکان، کار، فرهنگ، قلمکاری