#رقابت مفهومی است که امروزه در سراسر جهان و بالاخص کسبوکارهای دنیا از آن به عنوان امری در جهت حفظ پویایی و نشاط بنگاههای اقتصادی یاد میشود؛ رقابتی که موجب میگردد در حوزههای گوناگون از طرفی تولیدکنندگان در پی گسترش و بهبود فناوریها، خدمات و فرآیندهایشان باشند و از طرفی دیگر افزایش منافع و رضایتمندی هرچه بیشتر مشتریان را به دنبال خواهد داشت. به عبارت دیگر آن چه شرکتهای پیشرو و موفق در تراز بینالمللی از رقابت در ذهن میپرورانند، همان چیزیست که از آن طریق بتوان حیطه فعالیت خود را بُردی جهانی بخشید و از قِبَل آن مزایای دوطرفه فروشنده و خریدار محصولات و خدمات را فراهم آورد و این چنین میشود که زوجهای موفق زیادی را در زمینههای مختلف کسبوکار میتوانیم به یاد آوریم که البته رقیبانی جدی و هوشیاری برای یکدیگر خواهند بود و صدالبته با به خرج دادن زیرکی، خلاقیت و داد و ستدهای هوشمندانه در ارتباطات خود با یکدیگر نامآوری، شهرت و سودآوری مضاعف را برای خود و رقیبان رقم خواهد زد؛ برندهایی که در صنایع متنوعی همچون موادغذایی و نوشیدنیها (کوکا و پپسی) صنعت خودرو (بنز و بیامو) لوازم الکترونیکی و خانگی و... با ایجاد جو و تب و تاب رقابت، بازارهای جهانی را در نوردیدهاند.
اما آن چه در این میان مشهود میباشد ذهنیتی است که فعالان مشاغل و حِرَف مختلف ایرانی از عبارت رقابت در پیش خود دارند و این نیز نشانی از بیفرهنگی دیگر در مراودات اقتصادی کشورمان دارد... به گونهای که رقابت برایشان مترادف جنگی بیرحمانه و به قولی نبردی تا حصول شکست خود یا دیگری پنداشته میشود و به قدری این موضوع اسفبار و فاجعهانگیز میگردد که گاهی برخی از متولیان رشد و حمایت فعالیتهای #صنفی هم بعضی از خلاقیتها و نوآوریها را مانع و معاند عملکرد خود میدانند و با همین رویکرد درصدد رقابت بر میخیزند!
اکنون اقدام شایسته برای فعالان داخلی نیز چنین به نظر میرسد که در فعالیتهایی اعم از اقتصادی، فرهنگی، ورزشی یا هر چیز دیگر، با رصد دقیق رقیبان و سعی و تلاش جهت ایجاد بهبود در ساختارها و اقداماتشان و بعلاوه همکاریهایی رقیبانه با یکدیگر بتوانند بهترین عایدات را از لحاظ فردی و جمعی استحصال گردانند و درنتیجه غولهایی از جنس رقابت را شاهد باشیم تا «#غول_حماقت».